معنی نمک انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

نمک انگیز

لغت نامه دهخدا

غم انگیزنده، آنچه غم و غصه بیاورد، غم آور، در موسیقی گوشه ای در آواز دشتی

(بِ فُ)

آنکه غم انگیزد. غم آور. محزن: حادثۀ غم انگیز. آواز غم انگیز: غم انگیز و سخت نظر می آمد. (سایه روشن صادق هدایت ص 10) ، قسمی آواز: موسیقی غم انگیز

لغت نامه دهخدا

مشک انگیز

(خوَشْ / خُشْ نِ)

خوشبوی. دمندۀ بوی خوش. مشک آور. آورندۀ بوی مشک. قیاس شود با شهوت انگیز، غم انگیز، شورانگیز بمعنی شهوت آور و غم آور و شورآور:
سنبل از خوشه های مشک انگیز
بر قرنفل گشاده عطسۀ تیز.
نظامی

لغت نامه دهخدا

نمک انگیزیدن

(غَ ضَ کَ دَ)

کنایه از گریه کردن. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج). نمک ریزیدن. نمک انگیختن. (ناظم الاطباء). گریستن. (فرهنگ فارسی معین)

لغت نامه دهخدا

نفخ انگیز

غذای باددار. غذائی که خوردنش تولید نفخ در شکم و معده کند

لغت نامه دهخدا

نای انگیز

(بَ)

دهی است از دهستان لیریائی بخش پاپی شهرستان خرم آباد، در 17هزارگزی جنوب شرقی ایستگاه سپیددشت. درجلگۀ معتدل هوائی واقع است و 160 تن سکنه دارد. آبش از چشمه است و محصولش غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)

لغت نامه دهخدا

ملک انگیز

(نِ)

ملک آور. پیروزی رسان. ملک رسان:
به پیروزی ّ و بهروزی همی زی با دل افروزی
به دولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها.
منوچهری

لغت نامه دهخدا

نمک انگیزیدن

گریه کردن گریستن

معنی نمک انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما